می گویند: در زمان مروان بن الحکم، علی اسدی به راهزنی و محاربت پرداخت و راه ها را نا امن کرد و خون ریخت و مال را ربود، پیشوایان و مردم او را تعقیب کردند و او از خویشتن دفاع کرد و نتوانستند او را دستگیر کنند تا اینکه علی اسدی از یک نفر این آیه را شنید: قل یا عبادی الذین… ترجمه: بگوی ای بندگان من که در ستم بر خویشتن اسراف کرده اید از رحمت خدا مایوس و نا امید مشوید - (بزرگی گناهان تان مانع پشیمان شدن تان نشود و از عفو خدا نا امید مشوید) - براستی خداوند آمرزند داستان عاصم بن ثابت انصاری...
چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی...
درسی در مور دیوار چین...
نا ,علی ,اسدی ,مشوید ,امید ,خدا ,علی اسدی ,کرد و ,او را ,امید مشوید ,نا امید
درباره این سایت