محل تبلیغات شما
می گویند: در زمان موسی ع» خشک‌سالی آمد. آهوان در دشت، خدمت موسی ع» رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم، لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی ع» به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود! خداوند فرمود: موعد آن نرسیده، موسی هم برای آهوان جواب رد آورد! تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!» آهو به

داستان عاصم بن ثابت انصاری...

چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی...

درسی در مور دیوار چین...

موسی ,ع» ,آهوان ,آهو ,خداوند ,داستان ,موسی ع» ,از رفتن، ,رفتن، به ,پیش از ,رود آهو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مرکز پوست و موی سامان اسکین تحصیل در خارج از کشور